سازمان زنان انقلاب اسلامي م 4
سازمان زنان انقلاب اسلامي م 6
سازمان زنان انقلاب اسلامي م 9
سازمان زنان انقلاب اسلامي م 12
سازمان زنان انقلاب اسلامي م13
سازمان زنان انقلاب اسلامي م 14
سازمان زنان انقلاب اسلامي 15
سازمان زنان انقلاب اسلامشهر
سازمان زنان انقلاب ساوجبلاغ
سازمان زنان انقلاب ورامين
رَحيم
عادِل
أمين
«فرشته اي از طرف خدا، مأمور شد آياتي چند به عنوان طليعه و كتاب هدايت و سعادت، براي امين قريش بخواند تا او را به كسوت نبوّت مفتخر سازد. آن فرشته جبرئيل و آن روز، روز مبعث بود. در آن روز فرشته اي با لوحي فرود آمد و آن را در برابر او گرفت و به او گفت: «بخوان». او از آن جا كه درس نخوانده بود، پاسخ داد من توانايي خواندن ندارم. فرشته وحي دوباره او را به خواندن فرا خواند ولي همان جواب را شنيد. فرشته بار ديگر سخن خود را تكرار كرد. ناگهان سيد بطحا احساس كرد مي تواند لوحي را كه در دست فرشته است بخواند. در اين موقع، آياتي را كه در حقيقت ديباچه كتاب سعادت بشر است، خواند: «به نام خداوند بخشنده مهربان. بخوان به نام پروردگارت كه آفريد. انسان را از علق آفريد. بخوان و پروردگارت كريم ترين كريمان است؛ همان كس كه به وسيله قلم آموخت».
روز مبعث، روز برانگيختن خردهايي است كه در تابوت خُرافه گرايي، هوس پرستي و جهل پيشگي دفن شده بود. روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هايي كه در رقص شمشيرها زخمي مي شد و در جنگل نيزه ها جان مي باخت. آن روزها، دختركان معصوم، به جاي آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاك مي خفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تيرها مي دادند و زنان بي پناه، در بند اسارت مي زيستند. آه كه چه خارهايي به پاي بشريّت مي خليد و چه زخم هايي دل عاطفه ها را مي خَست.
روز مبعث، روز ميلاد ارزش هاست؛ ارزش هايي كه زنده به گور مي شد و اصالت هايي كه در بستر احتضار رو به خاموشي مي رفت. در آن روز، بذر عشق و مهرورزيدن و مهربان زيستن در دشت تفتيده دل ها پاشيده شد و هزاران هزار گل عاطفه از آن روييد. لبخند بر لب ها نشست دست گرم نوازش بر سر يتيمان كشيده شد. شمشيرهاي خشونت زنگار گرفت و سفره محبت آغوش گشود. نوع دوستي بنياد يافت و كينه توزي جان باخت. از چشمه چشم ها مهر جوشيد و در درياي سينه ها عشق خروشيد. زندگي زيبا و بودنْ تماشايي شد. روز مبعث، روز بارش بركت، روز سرافرازي انسان، روز برآمدن آوازهاي سپيد و روز بوسه زدن بر چهره خورشيد، بر همه جهانيان مبارك باد.
* امام كاظم عليه السلام: لاتُذهِبِ الحِشمَةَ بَينَكَ و بَينَ أخيكَ وَأبْقِ مِنها فَإنَّ ذَهابَها ذَهابُ الحَياءِ؛
مبادا حريم ميان خود و برادرت را (يكسره) از ميان ببرى؛ چيزى از آن باقى بگذار؛ زيرا از ميان رفتن آن، از ميان رفتن شرم و حيا است.
* امام كاظم عليه السلام: أبلِغ خَيراً و قُل خَيراً ولا تَكُن أمُّعَةً؛
خير برسان و سخن نيك بگو و سست رأى و فرمانبرِ هر كس مباش.
* امام كاظم عليه السلام: المُصيبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ و لِلجازِعِ اثنَتانِ؛
مصيبت براى شكيبا يكى است و براى ناشكيبا دوتا.
* امام كاظم عليه السلام: الصَّبرُ عَلَى العافِيَةِ أعظَمُ مِنَ الصَّبرِ عَلَى البَلاءِ؛
شكيبايى در عافيت بزرگتر است از شكيبايى در بلا.
* امام كاظم عليه السلام: لَيسَ مِنّا مَن لَم يُحاسِب نَفسَهُ في كُلِّ يَومٍ؛
كسى كه هر روز خود را ارزيابى نكند، از ما نيست.
* امام كاظم عليه السلام: ما مِن شَىءٍ تَراهُ عَيناكَ إلّا و فيهِ مَوعِظَةٌ؛
در هر چيزى كه چشمانت مىبيند، موعظهاى است.
* امام كاظم عليه السلام: مَن كَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ كَف َّ اللَّهُ عَنهُ عَذابَ يَومِ القِيامَة؛
هر كس خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب خود را در روز قيامت از او باز مىدارد.
* امام كاظم عليه السلام: إذا كانَ ثَلاثَةٌ في بَيتٍ فَلا يَتَناجى إثنانِ دونَ صاحِبِهِما فَإنَّ ذلِكَ مِمّايَغُمُّهُ؛
هر گاه سه نفر در خانه اى بودند، دو نفرشان با هم نجوا نكنند؛ زيرا نجوا كردن، نفر سوم را ناراحت مىكند.
* امام كاظم عليه السلام: إيّاكَ أن تَمنَعَ في طاعَةِ اللَّهِ فَتُنفِقُ مِثلَيهِ في مَعصِيَةِ اللَّهِ؛
مبادا از خرج كردن در راه طاعت خدا خوددارى كنى، و آنگاه دو برابرش را در معصيت خدا خرج كنى.
ابوالحسن موسي بن جعفر (ع) امام هفتم از ائمه اثني عشر (ع) ونهمين معصوم از چهارده معصوم (ع) تولد آن حضرت در ابواء(محلي ميان مكه و مدينه) به روز يكشنبه هفتم صفر سال 128 يا 129 ق واقع شد.
به جهت كثرت زهد و عبادتش معروف به (العبد الصالح) و به جهت علم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به (الكاظم) گرديد. آن حضرت به كنيه هاي ابو ابراهيم و ابو علي نيز معروف بوده است. مادر آن حضرت حميده كنيزي از اهل مغرب يا اندلس (اسپانيا) بوده است و نام پدر حميده را صاعد مغربي (بربري) گفته اند ..... برادران ديگر امام از اين بانو اسحاق و محمد ديباج بوده اند. امام موسي الكاظم (ع) هنوز كودك بود كه فقهاي مشهور مثل ابوحنيفه از او مسئله مي پرسيدند و كسب علم مي كردند بعد از رحلت پدر بزرگوارش امام صادق (ع) (148 ق) در بيست سالگي به امامت رسيد و 35 سال رهبري و ولايت شيعيان را برعهده داشت....
تاريخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر يا پنجم يا بيست و پنجم رجب سال 183 ق در 55 سالگي گفته اند.
* امام رضاعليه السلام: زيارَةُ قَبرِ أبي مِثلُ زِيارَةِ قَبِر الحُسَينِ؛
زيارت قبر پدرم، موسى بن جعفرعليه السلام، مانند زيارت قبر حسينعليه السلام است.
* روايت شده است: أنّهُ (الكاظِم َعليه السلام) كانَ يَبِكي مِن خَشيَةِ اللَّهِ حَتّى تَخضَلَّ لِحيَتُهُ بِالدُّمُوعِ؛
امام كاظم همواره از بيم خدا مىگريست، چندان كه محاسنش از اشك تر مىشد.
* امام كاظم عليه السلام: ثَلاثٌ مُوبِقاتٌ: نَكثُ الصَّفَقَةِ و تَركُ السُّنَّةِ و فِراقُ الجَماعَةِ؛
سه چيز تباهى مىآورد: پيمان شكنى، رها كردن سنّت و جدا شدن از جماعت.
* امام كاظم عليه السلام: عَونُكَ لِلضَّعيفِ أفضَلُ الصَّدَقَةِ؛
كمك كردن تو به ناتوان، بهترين صدقه است.
* امام كاظم عليه السلام: لَو كانَ فِيكُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائمُنا؛
اگر به تعداد اهل بدر (مؤمن كامل) در ميان شما بود، قائم ما قيام مىكرد.