معرفی وبلاگ
امام خمینی (ره)« زنان از نظر اسلام نقش حساسی در بنای جامعه اسلامی دارند و اسلام زن را تا حدی که بتواند مقام انسانی خود را در جامعه باز یابد و از حد شیء بودن بیرون بیاید و متناسب با چنین رشدی می‌تواند در ساختمان حکومت اسلامی مسئولیتهایی را به عهده بگیرد.»
دسته
همكاران
آرشیو
طراح قالب
Tebyan
 
هفته دولت، هفته اقتدار و پيروزى دولتى است كه حمايت و پشتيبانى ميليونها تن از ملت خود را همراه دارد. هفته دولت، هفته افتخار و سربلندى دولتى است كه تمام همتش؛ خدمت به محرومان جامعه و رفع نياز دردمندان و مستمندان است. هفته دولت، هفته سپاس و قدردانى از دولتى است كه هدفش اجراى حدود الهى و احكام آسمانى اسلام و ايجاد جامعه اى سرشار از عدالت، نظم و امنيت است. اين هفته مبارك بر همه دولت مردانى كه وجود خويش را وقف خدمت به اسلام و جامعه كرده اند، خجسته و فرخنده باد.

همراهى ملت با دولت و پشتيبانى آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات دولت و اقتدار آن است و اين رابطه، تا هنگامى كه دولت يك دولت ارزشى و خدمت گزار باشد، پايدار خواهد بود.
امام خمينى (ره) دورى مسؤولان ايران اسلامى را از رفاه و تجملات و ثروث ها، لطف الهى دانسته و مى فرمايد:
" اگر يك حكومتى، ارزشهايش ارزشهاى انسانى، اخلاقى و اسلامى باشد (و) بخواهد خدمت به نوع خودش بكند و خودش را خدمت گزار بداند، قهرا ملت با اوست و قهرا يك قدرت خارجى نميتواند او را تحت تاثير قرار بدهد. "

مولى الموحدين، امام على (ع) در قالب نامه اى به مالك اشتر، خطاب به همه دولت مردان اسلامى درباره تكبر و غرور رياست چنين هشدار مى دهد:
"اگر با مقام و قدرتى كه دارى، دچار تكبر و يا خودبزرگ بينى شدى، به بزرگى حكومت پروردگار كه برتر از توست بنگر كه تو را از آن سركشى نجات مى دهد و تندروى تو را فرو مى نشاند و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلى باز مى گرداند."

دوم شهريور هر سال آغاز هفته دولت است كه روز پايانى آن سالروز شهادت محمد على رجايى؛ رئِس جمهور و محمد جواد باهنر؛ نخست وزير وقت ايران در سال 1360 است.
شهيدان رجايى و باهنر تشكيل دهندگان نخستين دولت ايران پس از يكدست شدن جمهورى اسلامى ايران كه پس از خروج دولتمردان عصر حكومت موقت و دولت ابوالحسن بنى صدر استقرار يافت. از اين جهت دولت رجايى و باهنر آغاز عصر تازه جمهورى اسلامى بشمار ميرود و شهادت آنها ضايعه اى است كه دولت و مردم ايران هر سال به ياد آن در سوگ مى نشينند.
و اما هفته دولت، فرصتى است تا لختى تامل كنيم و به آن چه در گذر شتابزده زمان پنهان مانده، نظر افكنيم. بايد رنج و تلاش مسوولان متعهد كشور را ارج نهيم، خدمت هاى ناديدنى دولت مردان خدمت گزار و صاحب منصبان درد آشنا را سپاس گوييم و به همه تلاش گران و زحمت كشان نظام جمهورى اسلامى خسته نباشيد بگوييم.

زندگينامه شهيد محمد على رجايى
شهيد محمدعلى رجايى، در سال 1312 هـ .ق، در شهرستان قزوين متولد شد، تحصيلات ابتدايى را تا اخذ گواهينامه ششم ابتدايى در همين شهرستان به انجام رساند. در سن چهار سالگى از وجود داشتن نعمت پدر محروم شد و تحت تكفل مادرى مهربان و منيع الطبع قرار گرفت. در سال 1327 به تهران مهاجرت كرد و سال بعد يعنى در 1328 وارد نيروى هوايى شد. در مدت 5 سال خدمت در نيروى هوايى، دوره متوسطه را با تحصيل شبانه گذراند، سپس در سال 1335 به دانشسراى عالى رفت و به سال 1338 دوره ليسانس خود را در رشته رياضى به پايان برد و به سمت دبير رياضى به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و به ترتيب در شهرستانهاى خوانسار، قزوين و تهران به تدريس، اشتغال ورزيد.
شهيد محمد على رجايى در مدت تدريس، هميشه آموزگارى دلسوز، پركار و شايسته بود و ضمن تدريس، به فراگرفتن علوم اسلامى و انجام فعاليتهاى سياسى همت مي‎گماشت. در سال 1340 به عضويت نهضت آزادى درآمد كه منجر به دستگيرى وى (در ارديبهشت 1342) و پنجاه روز زندان شد. پس از آزادى از زندان با شهيد باهنر به سازماندهى مجدد هيأت مؤتلفه پرداخت و براى پرورش افرادى كه بتوانند نبردى مسلحانه را اداره نمايند به اعزام داوطلبانى به جبهه فلسطين دست زد. در همين رابطه و براى تكميل برنامه مزبور (در سال 1350) خود شخصاً به خارج از كشور سفر كرد. ابتدا به فرانسه و تركيه رفت و از آنجا عازم سوريه شد.
شهيد رجايى همگام با فعاليتهاى سياسى لحظه‎اى نيز از خدمات فرهنگى غافل نبود از آن جمله تدريس در مدارس كمال و رفاه، همكارى با بنياد رفاه و تعاون اسلامى با همكارى شهيد مظلوم آيت الله دكتر بهشتى و شهيد دكتر باهنر و حجه الاسلام هاشمى رفسنجاني. ايشان با نهايت شجاعت و شهامت مدت دو سال، در زندانهاى انفرادى رژيم پهلوى انواع و اقسام شكنجه ها را تحمل نمود و چون كوهى استوار مقاومت كرد. در اثر اين مقاومتها او را به زندان قصر و سپس به اوين فرستادند. او در زندان به ماهيت واقعى منافقين پى برد و از آنها تبرى جست. دوران زندان مجموعاً چهار سال به دراز كشيد و شهيد رجايى در سال 1357 با اوج گيرى انقلاب اسلامى همراه ديگر زندانيان سياسى آزاد شد و بلافاصله وارد مبارزات سياسى و فرهنگى گرديد و به اتفاق عده‎اى از همكارانش براى بسيج و سازماندهى مبارزات مخفى معلمان، مسلمان، تلاش گسترده‎اى را آغاز كرد و موفق به ايجاد انجمن اسلامى معلمان شد. او در راهپيماييهاى عظيم سال 1357 مخلصانه و با تمام توان كوشيد و نقش موثرى در فعاليتهاى تبليغاتى آنها داشت.

شهيد محمد على رجايى پس از پيروزى انقلاب اسلامى و در سال 1358، مسئوليت وزارت آموزش و پرورش را به عهده گرفت و در زمان وزارت خود موفق به دولتى كردن كليه مدارس شد. سپس به عنوان نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى انتخاب گرديد و به دنبال تمايل مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 18/5/1359 به عنوان اولين نخست وزير جمهورى اسلامى ايران به مجلس معرفى شد و با راى قاطع به نخست وزيرى انتخاب شد. شهيد محمد على رجايى در اين مسئوليت خطير، على رغم اين كه به فاصله بسيار كوتاهى با توطئه عظيم استكبار جهانى در ايجاد جنگ تحميلى از سوى رژيم صدام روبرو شد .
و همچنين كارشكني‎هاى بنى صدر و متحدانش و خرابكاريهاى منافقين و ساواكيها را در پيش رو داشت، اما توانست به بهترين وجه از عهده انجام وظايف و مسئوليتهاى سنگين خود برآيد.
به دنبال عزل بنى صدر از رياست جمهورى، شهيد رجايى با راى اكثريت مردم محرومى كه شاهد تلاشهاى صادقانه "اين فرزند صديق ملت و مقلد با وفاى امام (ره)" بودند به رياست جمهورى انتخاب شد. دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامى كه توان تحمل وجود اين مايه اميد مستضعفان و عنصر ارزشمند و دلسوز را نداشتند در هشتم شهريور ماه 1360 او را به همراه يار قديمي‎اش شهيد باهنر در انفجار دفتر نخست وزيرى به شهادت رساندند.

زندگينامه شهيد حجت الاسلام دكتر محمد جواد باهنر
شهيد حجت الاسلام دكتر محمد جواد باهنر، در سال 1312 در يك خانواده پيشه ور ساده در شهر كرمان به دنيا آمد و خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را در مكتب آموخت و سپس به تحصيل علوم دينى در مدرسه معصوميه آن شهر پرداخت.
همزمان، تحصيلات ابتدايى و متوسطه را نيز ادامه داد و پس از اخذ ديپلم در سال 1332 به قم رفت و سطوح عالى علوم اسلامى را در حوزه علميه قم طى كرد. وى فقه را در محضر مرحوم آيت الله بروجردى، فقه و اصول را در محضر امام خمينى (ره) و تفسير و فلسفه را نزد علامه طباطبائى فرا گرفت.
شهيد باهنر سپس به تحصيلات دانشگاهى رو آورد و حدود سال 1337 موفق به اخذ ليسانس در رشته الهيات و بعد از آن موفق به اخذ فوق ليسانس در رشته علوم ترتبيتى و سپس دكتراى الهيات از دانشگاه تهران شد.
شهيد باهنر ضمن تدريس و ايراد خطابه و برنامه ريزى دينى، به تاليف كتب درسى اشتغال ورزيد و حدود سى كتاب و جزوه تعليمات دينى را براى تدريس (از دوره ابتدايى تا دانشسرا) تاليف كرد، وى همزمان، فعاليتهاى اجتماعى خود را نيز ادامه داد و در تاسيس "دفتر نشر و فرهنگ اسلامى" كانون توحيد و "مدرسه رفاه" نقش موثرى داشت.

شهيد باهنر در سال 1341، همكارى خود را با نهضت اسلامى و سياسى روحانيت به رهبرى امام خمينى (ره) آغاز كرد و در اسفند ماه 1342 پس از ايراد سخنرانى هايى در مساجد، "هدايت"، "الجواد" و "حسينيه ارشاد"، به مناسبت سالگرد حادثه "فيضيه"، دستگير شد و پس از آن متناوباً شش بار به زندانهاى كوتاه مدت محكوم شد و از سال 1350 ممنوع المنبر گرديد و بالاجبار در جلساتى كه به عنوان كلاس درس برپا مى شد، سخنرانى و به بيان نقطه نظرات اسلامى، انقلابى خود مى پرداخت.
وى در سال 1357 به فرمان امام (ره) و به همراه چند تن از ياران، مامور تنظيم اعتصابات شد و در همان سال نيز با فرمان امام (ره) به عضويت شوراى انقلاب اسلامى در آمد.
ديگر مسئوليتهاى شهيد باهنر پس از پيروزى انقلاب اسلامى عبارتند از:
مسئوليت نهضت سواد آموزى، نماينده مردم كرمان در مجلس خبرگان، نماينده شوراى انقلاب اسلامى در وزارت آموزش و پروزش، نماينده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامي.
شهيد باهنر كه به سرنوشت آموزش كشور و آينده نونهالان انقلاب بي‎اندازه توجه داشت و مدام در فكر بهبود و پيشرفت آن بود، سرانجام در كابينه محمد على رجائى به سمت وزير آموزش و پرورش منصوب شد. پس از فاجعة‎شوم بمب‎گذارى در دفتر حزب جمهورى اسلامى و شهادت دكتر بهشتى، شهيد باهنر به عنوان دبير كل حزب جمهورى اسلامى انتخاب شد و به دنبال انتخاب شهيد رجائى به سمت رياست جمهورى، به عنوان نخست وزير جمهورى اسلامى به مجلس معرفى شد كه با راى قاطع مجلس به تشكيل كابينه خود پرداخت.
اين شهيد فرزانه و سراسر اخلاق و اخلاص و تواضع، كه خود را وقف خدمت به مردم ستمديده كرده بود، سرانجام پس از سالها مبارزه و تلاش، به همراه يار و ياور ديرينه‎اش "محمد على رجائى" رئيس جمهور اسلامى ايران، در هشتم شهريور 1360 در انفجار ساختمان نخست وزيرى كه به دست منافقين كوردل صورت گرفت به مقام منيع شهادت دست يافت.
روحشان شاد و راهشان پررهرو.

مأخذ: روزنامه همشهرى 02/06/81 و ماهنامه گلبرگ مركز پژوهش هاى اسلامى صداوسيما 


 
--------------------------------------------------------------------------------


--------------------------------------------------------------------------------



--------------------------------------------------------------------------------


--------------------------------------------------------------------------------


 
--------------------------------------------------------------------------------


--------------------------------------------------------------------------------


--------------------------------------------------------------------------------



برچسب ها :
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 442112
تعداد نوشته ها : 499
تعداد نظرات : 20




استخاره آنلاین با قرآن کریم


Rss