سازمان زنان انقلاب اسلامي م 4
سازمان زنان انقلاب اسلامي م 6
سازمان زنان انقلاب اسلامي م 9
سازمان زنان انقلاب اسلامي م 12
سازمان زنان انقلاب اسلامي م13
سازمان زنان انقلاب اسلامي م 14
سازمان زنان انقلاب اسلامي 15
سازمان زنان انقلاب اسلامشهر
سازمان زنان انقلاب ساوجبلاغ
سازمان زنان انقلاب ورامين
با وفات پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، فاطمه (عليها السلام) غرق در سوگ و ماتم شد. از يك طرف نه تنها پدر او بلكه آخرين فرستاده خداوند و ممتازترين مخلوق او، از ميان بندگان به سوي خداوند، بار سفر بسته بود. هم او كه در وجود خويش برترين مكارم اخلاقي را جمع نموده و با وصف صاحب خلق عظيم، توسط خداوند ستوده شده بود. هم او كه با وفاتش باب وحي تشريعي بسته شد؛ از طرفي ديگر حق وصي او غصب گشته بود. و بدين ترتيب دين از مجراي صحيح خود، در حال انحراف بود. فاطمه (عليها السلام) هيچگاه غم و اندوه خويش را در اين زمينه كتمان نمينمود. گاه بر مزار پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) حاضر ميشد و به سوگواري ميپرداخت و گاه تربت شهيدان احد و مزار حمزه عموي پيامبر را برميگزيد و درد دل خويش را در آنجا بازگو مينمود. حتي آن هنگام كه زنان مدينه علت غم و اندوه او را جويا شدند، در جواب آنان صراحتاً اعلام نمود كه محزون فقدان رسول خدا و مغموم غصب حق وصي اوست.
هنوز چيزي از وفات رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نگذشته بود كه سفارش رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و ابلاغ فرمان الهي توسط ايشان در روز غدير، مبني بر نصب امام علي (عليه السلام) به عنوان حاكم و ولي مسلمين پس از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم)، توسط عده اي ناديده گرفته شد و آنان در محلي به نام سقيفه جمع گشتند و از ميان خود فردي را به عنوان حاكم برگزيدند و شروع به جمعآوري بيعت از سايرين براي او نمودند. به همين منظور بود كه عدهاي از مسلمانان به نشانه اعتراض به غصب حكومت و ناديده گرفتن فرمان الهي در نصب امام علي (عليه السلام) به عنوان ولي و حاكم اسلامي پس از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) در خانه فاطمه (عليها السلام) جمع گشتند. هنگامي كه ابوبكر - منتخب سقيفه - كه تنها توسط حاضرين در سقيفه انتخاب شده بود، از اجتماع آنان و عدم بيعت با وي مطلع شد؛ عمر را روانه خانه فاطمه (عليها السلام) نمود تا امام علي (عليه السلام) و سايرين را به زور براي بيعت در مسجد حاضر نمايد. عمر نيز با عدهاي به همراه پاره آتش، روانه خانه فاطمه (عليها السلام) شد. هنگامي كه بر در خانه حاضر شد، فاطمه (عليها السلام) به پشت در آمد و علت حضور آنان را جويا شد. عمر علت را حاضر نبودن امام علي (عليه السلام) و ديگران در مسجد براي بيعت با ابوبكر عنوان نمود. فاطمه (عليها السلام) آنان را از اين امر منع نمود و آنان را مورد توبيخ قرار داد. در نتيجه عدهاي از همراهيان او متفرق گشتند. اما در اين هنگام او كه از عدم خروج معترضين آگاهي يافت، تهديد نمود در صورتي كه امام علي (عليه السلام) و سايرين براي بيعت از خانه خارج نشوند، خانه را با اهلش به آتش خواهد كشيد. و اين در حالي بود كه ميدانست حضرت فاطمه (عليها السلام) در خانه حضور دارد. در اين موقع عدهاي از معترضين از خانه خارج شدند كه مورد برخورد شديد عمر قرار گرفتند و شمشير برخي از آنان نيز توسط او شكسته شد. اما همچنان امير مومنان، فاطمه و كودكان آنان در خانه حضور داشتند. بدين ترتيب عمر دستور داد تا هيزم حاضر كنند و به وسيله هيزمهاي گردآوري شده و پاره آتشي كه با خود همراه داشت، درب خانه را به آتش كشيدند و به زور وارد خانه شدند و به همراه عدهاي از همراهانش خانه را مورد تفتيش قرار داده و امام علي را به زور و با اكراه به سمت مسجد كشان كشان بردند. در حين اين عمل، فاطمه (عليها السلام) بسيار صدمه ديد و لطمات فراواني را تحمل نمود اما باز از پا ننشست و بنا بر احساس وظيفه و تكليف الهي خويش در دفاع از ولي زمان و امام خود به مسجد آمد. عمر و ابوبكر و همراهان آنان را در مسجد رسول خدا مورد خطاب قرار داد و آنان را از غضب الهي و نزول عذاب بر حذر داشت. اما آنان اعمال خويش را ادامه دادند.
ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻨﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ،ﻗﻄﺎﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ.ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺷﺮﻭﻉ ﺣﺮﮐﺖ ﻗﻄﺎﺭ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺪ.ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﮐﺮﺩ. ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ5ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ،ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ،ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻭ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻗﻄﺎﺭ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ. ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﭼﮑﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ.ﺁﺏ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﭼﮑﯿﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺍﻭﺍﯼ ﭘﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﮔﻔﺖ:ﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺒﯿﻨﺪ...
چرا نام فاطمه عليها السلام
6 . پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند:
«اني سميت ابنتي فاطمة لان الله عزوجل فطمها وفطم من احبها من النار; من نام دخترم را فاطمه عليها السلام گذاشتم; زيرا خداي - عزوجل - فاطمه عليها السلام و هر كس كه او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است .»
آثار نام فاطمه عليها السلام
7 . امام كاظم عليه السلام مي فرمايند:
«لايدخل الفقر بيتا فيه اسم محمد او احمد او علي او الحسن او الحسين او جعفر او طالب او عبدالله او فاطمة من النساء; در خانه اي كه نام محمد يا احمد يا علي يا حسن يا حسين يا جعفر يا طالب يا عبدالله و يا از ميان زنان، فاطمه باشد، فقر [و تنگدستي] وارد نمي شود .»
احترام به نام فاطمه عليها السلام
8 . امام صادق عليه السلام به شخصي كه نام دخترش را فاطمه گذاشته بود، فرمود:
«... اذا سميتها فاطمة فلا تسبها و لاتلعنها ولاتضربها; حالا كه نام او را فاطمه گذاشته اي، پس دشنامش مده، نفرينش مكن و كتكش مزن .»
الگوي نمونه
9 . امام زمان عليه السلام در يكي از نامه هايشان مي فرمايند:
«وفي ابنة رسول صلي الله عليه و آله لي اسوة حسنة ... ; در دختر پيامبر خدا صلي الله عليه و آله براي من الگوي نيكويي است .»
ياور خوب
10 . پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله از حضرت اميرالمؤمنين، علي عليه السلام درباره حضرت فاطمه زهرا عليها السلام پرسيدند، حضرت پاسخ دادند:
«نعم العون علي طاعة الله; [فاطمه عليها السلام] خوب ياوري در راه اطاعت و بندگي خداست .»
براي اينكه در دنيا راحت زندگي كني بايد ؛ ( لِكَيلا تَأسوا على ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم ) قرآن مىفرمايد : " آن گونه باشيد كه اگر چيزى را از دست داديد، تأسّف نخوريد و اگر چيزى به شما دادند، شاد نشويد."
در بيمارستاني ، دو مرد بيمار در يك اتاق بستري بودند. يكي از بيماران اجازه داشت كه هر روز بعد از ظهر يك ساعت روي تختش بنشيند . اما بيمار ديگر مجبور بود هيچ تكاني نخورد و هميشه پشت به هماتاقيش روي تخت بخوابد آنها ساعتها با يكديگر صحبت ميكردند، از همسر، خانواده، خانه، سربازي يا تعطيلاتشان با هم حرف ميزدند هر روز بعد از ظهر ، بيماري كه تختش كنار پنجره بود ، مينشست و تمام چيزهايي كه بيرون از پنجره ميديد براي هماتاقيش توصيف ميكرد.بيمار ديگر در مدت اين يك ساعت ، با شنيدن حال و هواي دنياي بيرون ، روحي تازه ميگرفت اين پنجره ، رو به يك پارك بود كه درياچه زيبايي داشت مرغابيها و قوها در درياچه شنا ميكردند و كودكان با قايقهاي تفريحيشان در آب سر گرم بودند. درختان كهن ، به منظره بيرون ، زيبايي خاصي بخشيده بود و تصويري زيبا از شهر در افق دوردست ديده ميشد. همان طور كه مرد كنار پنجره اين جزئيات را توصيف ميكرد ، هماتاقيش چشمانش را ميبست و اين مناظر را در ذهن خود مجسم ميكردروزها و هفتهها سپري شد يك روز صبح ، پرستاري كه براي حمام كردن آنها آب آورده بود ، جسم بيجان مرد كنار پنجره را ديد كه با آرامش از دنيا رفته بود . پرستار بسيار ناراحت شد و از مستخدمان بيمارستان خواست كه مرد را از اتاق خارج كنند مرد ديگر تقاضا كرد كه تختش را به كنار پنجره منتقل كنند . پرستار اين كار را با رضايت انجام داد و پس از اطمينان از راحتي مرد، اتاق را ترك كرد.آن مرد به آرامي و با درد بسيار ، خود را به سمت پنجره كشاند تا اولين نگاهش را به دنياي بيرون از پنجره بيندازد . بالاخره او ميتوانست اين دنيا را با چشمان خودش ببينددر كمال تعجت ، او با يك ديوار مواجه شد مرد ، پرستار را صدا زد و پرسيد كه چه چيزي هماتاقيش را وادار ميكرده چنين مناظر دلانگيزي را براي او توصيف كند پرستار پاسخ داد: شايد او ميخواسته به تو قوت قلب بدهد. چون آن مرد اصلا نابينا بود و حتي نميتوانست ديوار را ببيند...
ارزش شناخت فاطمه عليها السلام
1 . امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
«... فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرك ليلة القدر; هر كس به شناخت حقيقي فاطمه عليها السلام دست يابد، بي گمان شب قدر را درك كرده است .»
آثار محبت به فاطمه عليها السلام
2 . پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند:
«من احب فاطمة ابنتي فهو في الجنة معي ومن ابغضها فهو في النار; هر كس فاطمه عليها السلام دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر كس با او دشمني ورزد، در آتش [دوزخ] است .»
اطاعت از فاطمه عليها السلام
3 . امام باقر عليه السلام مي فرمايند:
«... ولقد كانت - عليها السلام - مفروضة الطاعة علي جميع من خلق الله من الجن والانس والطير والوحش والانبياء والملائكة ... ; اطاعت از فاطمه عليها السلام بر تمامي آفريدگان خدا از جن و آدميان و پرندگان و وحوش و پيامبران و فرشتگان واجب است .»
دستورهاي فاطمه عليها السلام
4 . پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند:
«... يا علي انفذ لما امرتك به فاطمة فقد امرتها باشياء امر بها جبرئيل عليه السلام ... ; اي علي! آنچه را فاطمه عليها السلام بدان امر مي كند، انجام ده; زيرا من چيزهايي را به او امر كرده ام كه جبرئيل عليه السلام به آنها امر كرده است .»
خلقت فاطمه عليها السلام
5 . پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند:
«ان فاطمة خلقت حورية في صورة انسية ... ; بي شك فاطمه عليها السلام حوريه اي است كه به صورت انسان آفريده شده است .»
ولادت
فاطمه (عليها السلام) در سال پنجم پس از بعثت(2) و در روز 20 جمادي الثاني در مكه به دنيا آمد. چون به دنيا پانهاد، به قدرت الهي لب به سخن گشود و گفت: "شهادت ميدهم كه جز خدا، الهي نيست و پدرم رسول خدا و آقاي پيامبران است و شوهرم سرور اوصياء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان ميباشند." اكثر مفسران شيعي و عدهاي از مفسران بزرگ اهل تسنن نظير فخر رازي، آيه آغازين سوره كوثر را به فاطمه (عليها السلام) تطبيق نمودهاند و او را خير كثير و باعث بقا و گسترش نسل و ذريه پيامبر اكرم ذكر نمودهاند. شايان ذكر است كه آيه انتهايي اين سوره نيز قرينه خوبي براين مدعاست كه در آن خداوند به پيامبر خطاب ميكند و ميفرمايد همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.
شهادت
سرانجام روز سوم جمادي الثاني سال يازدهم هجري فرا رسيد. فاطمه (عليها السلام) آب طلب نموده و بوسيله آن بدن مطهر خويش را شستشو داد و غسل نمود. سپس جامهاي نو پوشيد و در بستر خوابيد و پارچهاي سفيد به روي خود كشيد؛ چيزي نگذشت كه دخت پيامبر، بر اثر حوادث ناشي از هجوم به خانه ايشان، دنيا را ترك نموده و به شهادت رسيد؛ در حاليكه از عمر مباركش بنا بر مشهور، 18 سال بيشتر نميگذشت و بنا بر مشهور تنها 95 روز پس از رسول خدا در اين دنيا زندگي نمود.
فاطمه (عليها السلام) در حالي از اين دنيا سفر نمود كه بنا بر گفته معتبرترين كتب در نزد اهل تسنن و همچنين برترين كتب شيعيان، از ابابكر و عمر خشمگين بود و در اواخر عمر هرگز با آنان سخن نگفت؛ و طبيعي است كه ديگر حتي تأسف ابيبكر در هنگام مرگ از تعرض به خانه فاطمه (عليها السلام) سودي نخواهد بخشيد.
فاطمه عليهاالسلام سمبل عبادت كنندگان آگاه و عاشق و بتول لقب آن حضرتْ به معناي از همه دل بريده و به خدا دل بسته است. برخي از افراد چنين باور داشتند كه در ميان اُمّت اسلام، كسي با تقواتر از فاطمه نبود. عشق بسيار او به مناجات با پروردگار، چنان تأثيري در وجود او گذاشته بود كه در نمازش از ترس خُدا نَفَسش به شمار مي افتاد و آن قدر در نماز مي ايستاد كه پاهايش ورم مي كرد.
وقتي رسول خدا صلي الله عليه و آله دُعايي به او مي آموزد، آن بانوي والاگهر مي فرمايد: اين دُعا، از دنيا و آن چه در آن است، در نزدم محبوب تر است. به راستي فاطمه عليهاالسلام اسوه نيكويي بود كه عشق به پروردگارش را در دل و جان خود، و محبّت به همه فرزندان و تمام جلوه هاي زندگي اش را در مسير آن عشق قرار مي داد.
امام حسن مجتبي(ع) ميفرمايد: شب جمعه مادرم را ديدم كه از بستر برخاست و به نماز ايستاد و همچنان به ركوع و سجود و عبادت پروردگار ادامه داد تا آنكه سپيدهي سحر دميد. به دعاهاي او گوش كردم، نام مردان و زنان با ايماني را به زبان ميآورد و براي مؤمنين بسيار دعا ميكرد، ولي يك بار براي خود دعا نكرد.
پس عرض كردم: «مادرم! چرا براي خودت دعا نميكني آنگونه كه براي ديگران دعا فرمودي؟»
فرمود: «پسرم! اول همسايه، بعد خانه!»
و نيز از حسن بصري نقل شده كه گفت: «در امت اسلام هيچ كس عابدتر از فاطمه(س) نبود، او آنقدر به عبادت ايستاد كه پاهايش ورم كرد.»
كوتاه سخن آنكه: روايت شده، هنگام عبادت، نور حضر زهرا(س) براي اهل آسمان ميدرخشيد، همانگونه كه ستارگان آسمان براي اهل زمين ميدرخشند.
عايشه، يكي از همسران پيامبر صلي الله عليه و آله مي گويد: رسول خدا به سخن گفتن با فاطمه پرداخت، به طوري كه فاطمه سخت از آن گريان و نالان شد. هنگامي كه پيامبر ناراحتي دختر خود را ديد، به آرامي به او چيزي گفت كه اين بار فاطمه خنديد. عايشه مي گويد: از فاطمه علّت خنده پس از گريه اش را پرسيدم، فرمود: گفته هاي پدرم را فاش نمي كنم. پس از رحلت پيامبر دوباره اين سؤال را از او پرسيدم، فاطمه گفت كه پدرم فرمود: مرگ من فرارسيده است، به همين دليل گريستم، ولي بعد فرمود: فاطمه جان، تو اولينِ از اهل بيت هستي كه به زودي به من ملحق مي شوي، و اين خبر بسيار مرا شاد كرد. اين لبخند فاطمه، همانند فُزْتُ و رَبّ الكعبه گفتن علي در محراب خونين و رضايت حسين در روز عاشورا است و همه، نمايانگر وجود روحي بزرگ، نشان از عشقِ به وصال اين عزيزان است.
نوروز، قصه آمدن يك سال نو و غصه رفتن يك سال كهنه را خبر مي دهد؛ سالي با همه خوبي ها و بدي ها و تلخي ها و شيريني هايي كه مي آيد و مي گذرد. آدمي در گذر اين رخدادها تجربه هاي گوناگوني را پشت سر مي نهد؛ گاه پله هاي اوج را مي پيمايد و گاه در گرداب گرفتاري مي افتد. اين اتفاق ها هيچ گاه و براي هيچ كس ثابت و پايدار نيست، پس نمي تواند ملاك قضاوت يا افسوس و سرخوشي عميق ما باشد. اين را تجربه تاريخ مي گويد. تنها سرمايه اي كه پيوسته و در هر حال امكان فزوني پيش رو دارد، عنصر انديشه است. در اين راه، هر نوروز فرصتي است براي تعالي و هر بهار محفلي براي تفكر؛ براي آنكه در مجال پيش رو، از تجربه هاي خاكستر شده و خاكستر تجربه ها بهره بگيريم و از پرتو انوار انسان ساز اهل بيت، چراغي فراروي انديشه مان روشن كنيم...
در اسلام و به ويژهٔ آيين تشيع به نوروز به عنوان روزي خجسته نگاه شده است و بر گرامي داشتن آن تأكيد شده است. از ديدگاه شيعه، نوروز روز ظهور امام زمان است. در حديثي از امام صادق آمده است:
«روز نوروز همان روزي است كه خداوند در آن از بندگانش پيمان گرفت كه او را پرستش كنند و هيچ چيزى را شريك او ندانند و اين كه به پيامبران و اوليايش ايمان بياورند و آن نخستين روزي است كه خورشيد در آن طلوع كرده، و بادهاى باردار كننده در آن وزيده است و گلها و شكوفههاى زمين آفريده شده است. و آن روزيست كه كشتى نوح(ع) به كوه جودى قرار گرفت. و آن روزى است كه در آن قومى كه از ترس مرگ از خانههاى خود بيرون آمدند و آنها هزارها نفر بودند پس خداوند آنها را بميراند و سپس آنها را در اين روز زنده كرد. و آن روزيست كه جبرئيل بر پيامبر (ص) فرود آمد. و آن همان روزيست كه ابراهيم(ع) بتهاى قوم خود را شكست. و آن همان روزيست كه پيغمبر خدا، اميرالمومنين على(ع) را بر دوش خود سوار كرد تا بتهاى قريش را از بالاى خانه خدا به پائين انداخت و آنها را خرد كرد…»
"نوروز" يكي از كهنترين جشنهاي به جا مانده از دوران باستان است. منشا و زمان پيدايش نوروز، به درستي معلوم نيست، اما اين جشن،تاريخچه اي سه هزار ساله دارد وكهن ترين آيين ملي در جهان به شمار ميرود.خاستگاه نوروز در ايران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ايران نوروز را جشن ميگيرند. زمان برگزاري نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ايران و افغانستان آغاز سال نو محسوب ميشود و در برخي ديگر از كشورها تعطيل رسمي است.
جشن نوروز از لحظه اعتدال بهاري آغاز ميشود. در دانش ستارهشناسي، اعتدال بهاري يا اعتدال ربيعي در نيمكره شمالي زمين به لحظهاي گفته ميشود كه خورشيد از صفحه استواي زمين مي گذرد و به سوي شمال آسمان ميرود. اين لحظه، لحظه اول برج حمل ناميده ميشود، و در تقويم هجري خورشيدي با نخستين روز (هرمز روز يا اورمزد روز) از ماه فروردين برابر است.
نياكان ما در شب عيد آتش ميافروختند و به شادي گرد آن نيايش ميكردند. گويند كه پس از اسلام در ايران رسم بر اين شد كه در آخرين چهارشنبه سال، پس از غروب آفتاب با چوب و كنده و خار در فضاي باز آتش افروزند و جشن گيرند؛ و هنوز پس از قرنها، هر سال مردم با افروختن آتش و پريدن از روي آن و خواندن سرود و صرف نقل و آجيل و آش رشته مخصوص تا آخرين ساعات شب به شادماني سرگرم ميشوند.
آتش از زمانهاي دور مورد توجه بوده است. در قديم آتشكدههاي بزرگي در ايران ساخته بودند تا آتش – اين عنصر مقدسشان – را هميشه روشن و برپا نگاه دارند.
به خوبي پيداست در زماني كه نيروي اصلي در توليد نور، آتش بوده، روشن نگاه داشتن آتش و در نتيجه رهايي از سياهي و تيرگي و بهرهمندي از نور و روشنايي چه اهميتي داشته است.افزون بر اين از روشنايي آتش در كار خبر رساني نيز استفاده ميشده است. بر فراز برجها و بلنديها آتش ميافروختند و به يكديگر پيام ميرسانيدند.
به جز بهرهمندي از نور آتش و جنبه پيام رساني، آتش به سبب گرما و توليد حرارت در خانه و نيز استفاده در پخت و پز، كاربرد مفيدي داشته كه به موجب آن مقدس به شمار ميآمده؛ همچنين آتش به لحاظ پاك كنندگي و به عنوان نابود كننده آلودگيها مورد توجه بوده است. بنابراين، آتش به لحاظ نور، گرما، خبر رساني، پاك كنندگي و به عنوان يكي از عناصر چهارگانه مقدس پيشينيان – آب، خاك، باد، آتش – در فرهنگ ايرانيان قديم اهميتي ويژه داشته است. اكنون نيز همچنان به صورت نمادين در جشن چهارشنبه سوري افروخته ميشود و مردم گرد آن به شادي سرگرم ميگردند.
اما واژه سوري يا سوريك به معني گل سرخ و گل سوري است و شايد به همين سبب است كه در چهارشنبه سوري خوانده ميشود: .سرخي تو از من… چهارشنبه روز سرخ، روز گل سرخ، روز افروختن آتش و شادماني مردم، و ستايش خداوند براي بهرهمندي از اين نعمت است.
چنين گفت زرتشت:
” كه سوزانيد بدي را درآتش ، تا ز آتش برون آيد نيكي”
پس تو نيز چنين كن...
بزرگي مي گويد:
اگر در مسير رسيدن به هدف،با مانعي روبه رو شديد،
مسير حركت خويش را تغيير دهيد،نه هدف را."
هر كه از تن بگذرد جانش دهند
هر كه جان در باخت جانانش دهند
هر كه گردد نوح عقلش ناخدا
ايمني ازموج طوفانش دهند
هر كه بي سامان شود در راه دوست
در ديار دوست سامانش دهند
عشق اگر آيد برد هوش و دل فرزانه را
دزد عاقل مي كشد اول چراغ خانه را
آنچه ما كرديم با خود هيچ نابينا نكرد
در ميان خانه گم كرديم صاحبخانه را
فرصت زندگي،هديه ي بزرگ الهي است كه يك بار به ما داده مي شه.
پس قدر اونو بدونيم و به نحو احسن بهره ببريم.
به اميد شروع روزي خوب و به يادموندني.
ياعلي
جمعه است و دست به دعا برده ام.گفته اند درهاي آسمان
باز است و دعامستجاب مي شود.
صدتاصلوات و ذكرحاجت،
مانده ام مگر جزدعا براي ظهورت ، چيزي هم هست كه بخواهم؟
رسول الله(ص):
الخَلقُ عِيالُ اللّهِ فأحبُّ الخلقِ إلي اللّه مَن نَفَعَ عيالَ اللّه و اَدخَلَ علي' أهل بيت سروراً؛( كافي / ج ۲ ص ۱۶۴و بحار ج ۷۱ص۳۳۹) :
مردم و موجودات ديگر، خانواده ي پروردگار هستند، محبوبترين انسان در پيشگاه خداوند، فردي است كه خانواده ي خدا از او بهره مند شوند و شادي و سروري را به اهل خانه اي برساند.
همه ي ما حتما به شوخي هايي كه با دوستامون مي كنيم ،فكر كرديم.
بعضي از شوخي ها باعث آزار دوستامون مي شن نه شادي و خنده اونا.
بهتر نيست شوخي بكنيم كه با هم بخنديم نه اين كه به هم بخنديم...
شعري از مرحوم آقاسي
با همه لحن خوش آوايي ام
در به در كوچه تنهايي ام
اي دو سه تا كوچه زما دورتر
نغمه تو از همه پرشورتر
كاش كه اين فاصله را كم كني
محنت اين قافله را كم كني
كاش كه همسايه ما مي شدي
مايه آسايه ما مي شدي
هر كه به ديدار تو نائل شود
يك شبه حلال مسائل شود
دوش مرا حال خوشي دست داد
سينه مارا عطشي دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سياوش گرفت
نام تو آرامه جان من است
نامه تو خط امان من است
اي نگهت خواستگه آفتاب
بر من ظلمت زده يك شب بتاب
پرده برانداز زچشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
اي نفست يار و مددكار ما
كي و كجا وعده ديدار ما,,,
حضرت اميرالمومنين، امام علي بن ابي طالب عليه السلام فرمودند:
«اَلصِّدْقُ اَمانَةُ اللِّسانِ»
راستگويى و صداقت، امانتدارى زبان است.
آيت الله اشتهاردي در جواب اين سوال كه چه كنيم تا افكار بد در ذهن ما راه نيابد،فرمودند:
"ذكر مبارك لااله الا الله وذكر شريف لاحول ولاقوه الا بالله را زياد تكرار كنيد."
پدر مادراي عزيز روزتون بخير،خسته نباشيد.
مي دونم تمام دغدغه هاتون توي زندگي فرزندان دلبندتونه و خيلي خيلي هم زحمت مي كشيد و آرزو داريد بچه ها بزرگ بشن و انسان هاي مفيد و مهمي باشند و به مدارج عالي برسند .واسه همينه از ابتدا به درسشون اهميت مي ديد و ازشون نمره هاي خوب مي خواين .اكثر ما والدين بيست رو غايت تلاش بچه ها مي دونيم واز ابتداي سال به خصوص فصل امتحانا هي بيست بيست مي كنيم .درسته نمره باعث تقويت رقابت مي شه اما بايد توجه كنيم كه مدام داريم به اونا استرس وارد ميكنيم. تحصيل علم يه امر بسيارمهمه كه بايد با آرامش و شادي همراه بشه ولي مقايسه بچه ها با هم در نمره ها شون باعث مي شه ما اين احساس خوبو ازشون بگيريم واونا رو دجار دغدغه و اضطراب كنيم.
اينو خوب مي دونيم هركسي يه استعداد ويژه اي داره و فقط نمره بالا نشوندهنده استعداد نيست...
مدير وبلاگ
دوستان عزيز و فعالان سازمان زنان انقلاب اسلامي
منطقه 7
با تشكر از حضور سبز شما
در اولين گردهمايي بزرگ فعالان اين سازمان،
مورخ 12 بهمن 91
وقدرداني از زحمات عزيزاني كه در منطقه 7
در هماهنگي و انسجام اين مراسم نقش مهمي داشتند.
هم چنانكه رياست محترم اين سازمان سركار خانم نوبخت فرمودند:
"حضور خانم هادر عرصه هاي مختلف باعث تداوم انقلاب اسلامي بوده است.حركت حق طلبانه به سرعت پيش مي رود و ما عاجز هستيم از درك سرعت پيشرفت و مي بايست تلاش بيش تري داشته باشيم."
ان شاالله...
حضرت امام خميني(ره)در ضمن وصاياي خود به فرزند عزيزش
حاج احمد آقا مي فرمايد:
پسرم سوره مباركه حشر را مطالعه كن كه گنجينه هايي از
معارف و تربيت در آن است
و ارزش دارد كه انسان يك عمر در آنها تفكر كند
واز آنها به مدد الهي توشه ها بردارد .
خصوصا آيات اواخر آن،از آنجا كه مي فرمايد:"يا ايها الذين آمنوااتقواالله..."
آيت الله سيد عبدالكريم كشميري:
"براي ازدياد رزق و روزي،
قرائت سوره ذاريات بسيار موثر است.
* حضرت امام خميني (ره)طي يك سخنراني جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند.
* به دنبال جلسه روز گذشته شوراي انقلاب ـ كه نخست وزيري دولت موقت به مهندس بازرگان پيشنهاد شده بود ـ اين شورا براي گرفتن جواب از وي تشكيل جلسه داد. بازرگان درباره اين جلسه ميگويد: ابتدا پس از تشكراز حسن ظن آقايان، گفتم «اگر بنده را نامزد نخست وزيري نماييد با علم و اطلاع از افكار و اخلاق و سوابقم خواهد بود... همه ميدانيد كه من معتقد به دمكراسي و مشورت و اعتقاد به ديگران هستم و از تندي و تعجيل احتراز دارم و علاقمند به مطالعه و علم تدريجي هستم. حال اگر با اين سوابق و شرايط قبولم داريد، پيشنهاد فرماييد.» عكسالعمل مثبت يا منفي در مجلس نديدم. سكوت و قبولي و اصرار مجدد آقايان روحاني عضو شورا و امام در برابر شرايط و اتمام حجت من باعث تعجبم شد و انتظار آن را نداشتم.
* شاپور بختيار گفت: درهاي مذاكره با آيتالله خميني همچنان باز است ... جمهوري اسلامي براي من مجهول است. وي افزود كه من نه با شاه و نه با (امام) خميني سازش نميكنم و اجازه تشكيل دولت موقت را به او (امام خميني) نميدهم.
* راديو عدن: عده زيادي از افسران پايگاه هوايي همدان، در پايگاه بازداشت و زنداني شدند.
* وزراي خارجه آمريكا و انگليس طي ديدار ديويد اوئن از آمريكا، در مورد اوضاع ايران به گفتگو نشستند. بغداد نيز با اعزام هيأتي به عربستان، به بررسي اوضاع ايران و منطقه پرداخت.
* ژنرال هايزر، فرستاده ويژه آمريكا به ايران، با اتمام مأموريت حساس خود و مذاكرات مكرر با مقامات ايراني، عازم آمريكا شد. سخنگوي وزرات خارجه آمريكا گفت: هايزر سعي كرد تا نظاميان ايران از بختيار حمايت كنند. وي به اين علت ايران را ترك كرد كه اقامت وي به احساسات ضد آمريكايي در ايران دامن ميزد.
* بنا به گزارش دولت آمريكا، ايران به علت كمبود مالي در اثر از دست دادن فروش نفت، قرارداد ده ميليارد دلاري خريد اسلحه از آمريكا را لغو كرد. گفتني است چون امريكا نظام سلطنتي ايران را در خطر ميديد، فروش اين سلاحها، از جمله چندين فروند آواكس را به مصلحت خويش نميديد. لذا يكي از مأموريتهاي هايزر، بر هم زدن اين قرارداد به نحوي بود كه آمريكا متضرر نشود.
* خانوادههاي همافران و درجهداران بازداشتي و نيروي هوايي، با تجمع در دادگستري به عنوان اعتراض به دستگيري آنها، خواهان آزادي اين همافران شدند.
* همافران نيروي هوايي در بهبهان به عنوان طرفداري از امام خميني، دست به راهپيمايي زدند.
* از سوي آيتالله گلپايگاني ، اعلاميهاي خطاب به نمايندگان مجلس، هيأت دولت و امراء ارتش، منتشر شد.
* آيتالله سيدمحمدباقر صدر با ارسال نامهاي از عراق براي حضرت امام، از مبارزات ملت ايران حمايت كرد.
* به مناسبت ورود حضرت امام به ايران، از سوي آيتالله مرعشي نجفي تلگرامي براي ايشان ارسال شد.
* خبرگزاري فرانسه: آيتالله شريعتمداري اظهار داشت: اختلاف جزئي بين آيات عظام با مذاكره مرتفع خواهد شد.
* دولت بختيار برداشت از پسانداز و سپردههاي بانكي مردم را محدود كرد.
* يك خبرگزاري ژاپني گزارش داد: يك نماينده از سوي امام خميني، با برژنف در بلغارستان، ملاقات و گفتگو كرده است. تذكر: برژنف از سيزدهم تا هفدهم ژانويه 1979، مطابق با بيست و سوم دي ماه 1357، در بلغارستان بسر ميبرده است.
* شهردار تهران در حضور حضرت امام استعفا كرد. امام سپس وي را مجددا به عنوان شهردار منصوب كردند. جواد شهرستاني از سوي دولت بختيار ممنوعالخروج شد.
* گروهي از نمايندگان مستعفي مجلس شورا با حضرت امام ديدار كردند.
* راديو لندن: از تظاهرات ديشب تهران هيچ گزارشي كه حاكي از برخورد مردم با نظاميان باشد، نرسيده است.
* دو تن از وزراي سابق به نامهاي عبدالمجيد مجيدي و هوشنگ نهاوندي، توسط فرمانداري نظامي بازداشت شدند.
* خسرو قشقايي پس از بيست و پنج سال تبعيد در آمريكا، به ايران بازگشت. وي يكي از رهبران ايل قشقايي است.
آيت الله سيد عبدالكريم كشميري:
"ذكرلاحول ولا قوه الا بالله العلي العظيم
روزي صد مرتبه براي دور نمودن هفتاد نوع بلا
كه آسان ترين آن غم و اندوه است،مفيد است."
آيت الله سيد عبدالكريم كشميري:
"خواندن يك مرتبه سوره حمد ويازده مرتبه سوره توحيد
وهديه كردن آن به ارواح مو منين بسيار مو ثر است."
12 بهمن 1357روز ورود امام خميني(ره) به ميهن
12 بهمن بزرگترين استقبال تاريخ در تهران برگزار شد.
به طوري كه طول جمعيت استقبال كننده از امام خميني (ره)به 33 كيلومتر مي رسيد.
و هواپيماي حامل امام در ساعت 33/27/9 در فرودگاه مهر آباد به زمين نشست.
يكي از دستورات آقاي قاضي به شاگردانشان،
قرائت هزار مرتبه سوره قدردر هر شب بود
ومي فرمودند كه هر كس توفيق انجام اين كار را پيدا كند،
شب قدر را درك مي كند.
در حديث معراج آمده است كه :ذكر تسبيح ساكنان آسمان اول چنين است
"سبحان ذي الملك و الملكوت"
پاك و منزه است خداوندي كه صاحب سلطنت مطلق ظاهر و باطن است.
زن و مرد جواني به محله جديدي اسباب كشي كردند.
روز بعد، ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد كه همسايهاش در حال آويزان كردن رختهاي شسته است و گفت: «لباسها چندان تميز نيست. انگار نمي داند چه طور لباس بشويد. احتمالا بايد پودر لباس شويي بهتري بخرد.»
همسرش نگاهي كرد اما چيزي نگفت.
هربار كه زن همسايه لباسهاي شستهاش را براي خشك شدن آويزان ميكرد زن جوان همان حرف را تكرار ميكرد تا اينكه حدود يك ماه بعد، روزي از ديدن لباسهاي تميز روي بند رخت تعجب كرد و به همسرش گفت: «ياد گرفته چطور لباس بشويد. ماندهام كه چه كسي درست لباس شستن را يادش داده!»
مرد پاسخ داد: «من امروز صبح زود بيدار شدم و پنجرههايمان را تميز كردم.
افزايش تودهي عضلاني بدن و افزايش مصرف انرژي پايه تمرينات مرتب و منظم ورزشي در زندگي افراد باعث كاهش بافت چربي و افزايش تودهي عضلاني بدن مي شود كه اين امر به نوبه ي خود باعث افزايش مصرف انرژي پايه ي بدن مي شود. در حدود 75- 60 درصد انرژي كل مصرفي روزانه مربوط به انرژي مصرفي در حال استراحت است، يعني حالتي كه شخص هيچگونه فعاليت جسمي نداشته و به طور كامل در حال استراحت يا درازكش است. از اين مقدار انرژي مصرفي، 18 درصد آن مربوط به مصرف انرژي در عضلات در حال استراحت است. بنابراين مي توان به سادگي دريافت كه حتي اگر شخص به علت خاصي در طول روز هيچگونه فعاليتي نداشته باشد و در حال استراحت مطلق باشد، در صورت ورزشكار بودن و داشتن توده ي عضلاني بيشتر، مصرف انرژي پايه ي وي بيشتر از يك شخص غير ورزشكار با توده ي عضلاني كمتر در همان شرايط خواهد بود و بديهي است كه با احتمال كمتري دچار چاقي در آينده خواهد شد. افزايش كل انرژي مصرفي روزانه علاوه بر نقش ورزش در افزايش مصرف انرژي در حال استراحت (از طريق افزايش بافت عضلاني و كاهش بافت چربي غيرفعال)، كل انرژي مصرفي روزانه نيز با ورزش از طريق افزايش انرژي مصرف شده در فعاليت جسماني نيز افزايش مي يابد. انرژي مصرف شده در فعاليت جسماني مي تواند بسيار متغير باشد و مشخص شده است كه از 100كيلو كالري در روز، در يك شخص با فعاليت نشسته، تا بيش از 3000 كيلو كالري در روز، در يك دونده ي ماراتون مي تواند نوسان داشته باشد كه اين امر خود به افزايش سوخت بافت چربي و كاهش وزن كمك مي كند (ميزان متوسط دريافت انرژي از طريق غذا در يك رژيم معمولي 2500 تا 3000 كيلو كالري در روز است). ورزش از اساسي ترين عوامل در درمان چاقي و پيشگيري از برگشت آن ورزش از چند طريق، از جمله افزايش انرژي مصرفي در حال استراحت به دليل افزايش توده ي عضلاني بدن، همچنين افزايش مستقيم انرژي مصرفي در حال فعاليت جسماني، باعث افزايش كل انرژي مصرفي روزانه مي شود. در نتيجه در صورت داشتن رژيم غذايي صحيح، از بافت چربي براي تأمين انرژي استفاده كرده و باعث آب شدن چربي و كاهش وزن مي گردد. همچنين حتي بعد از رسيدن به وزن مطلوب با ورزش كردن، شاهد برگشت كمتر اضافه وزن خواهيم بود. چون علاوه بر كاهش توده ي چربي و كاهش وزن بدن، توده ي عضلاني بدن نيز افزايش يافته است كه اين توده ي عضلاني فعال در مقايسه با بافت چربي قديمي غير فعال، انرژي بيشتري را حتي در حال استراحت مطلق مصرف مي كند و باعث جلوگيري از تجمع مازاد انرژي مصرفي به صورت چربي مي شود. حفظ تناسب اندام و زيبايي جثه ي افراد همان طور كه گفته شد، ميزان مصرف انرژي با ورزش افزايش مي يابد كه اين امر منجر به سوخت بافتهاي چربي بد فرم بدن و افزايش توده ي عضلاني بدن مي گردد. بدين ترتيب چربي هاي بد شكل بدن حذف شده و هيكل متناسب و زيبايي را به شخص ورزشكار هديه مي كند. |
امام صادق عليه السلام معجزاتي را كه هنگام ولادت پيامبر اكرم (ص)آشكار شد، چنين بر ميشمارد:
1- ابليس از ورود به آسمانهاي هفتگانه محروم شد.
2- شياطين دور شدند.
3- تمامي بتها در بتكده با صورت بر زمين افتادند.
4- ايوان كسري شكست و چهارده كنگرهي آن سقوط كرد.
5- آب درياچه ساوه خشك شد.
6- سرزمين خشك سماوه، آب پيدا كرد.
7- آتشكده فارس پس از هزار سال خاموش شد.
8- نوري از سرزمين حجاز بر آمد تا به مشرق رسيد.
9- كاهنان عرب علوم خود را فراموش كردند.
10- سحر ساحران باطل شد.
استحيائيل - يكي از فرشتگان بزرگ خدا - در شب تولد حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم بر كوه ابوقبيس ايستاد و با صدايي بلند گفت: «اي مردم مكه! به خدا و فرستاده او و نوري كه با او فرو فرستادهايم ايمان بياوريد.»
منبع:
بحارالانوار، ج 15، ص257 .
دانشمندان تغيير فصل را در سياره مشتري مشاهده كردند: دانشمندان ميگويند نوارهاي ابري سياره مشتري احتمالا به علت تغيير فصل تغيير رنگ پيدا ميكنند.
درحالي كه قسمتهاي سفيد نوارهاي ابر سياره قهوهاي رنگ ميشوند، رنگ قسمتهاي قهوهاي اين نوار ابري روشنتر ميشود.
"امي سيمون ميلر" دانشمندان علوم سيارات در مركز پروازفضايي گودارد ميگويد اين پديده هر از چند گاه يك بار رخ ميدهد.
مشتري هميشه به يك رنگ نميماند. اين تصاوير درست در زماني كه تحولي در سراسر اين سياره درحال وقوع است گرفته شده است و نشان ميدهد كمربندها و نوارها هم زمان تغيير رنگ ميدهند.
سال مشتري بسيار طولاني و برابر ۱۲سال زميني است.
تغيير در گرماي خورشيد بر گازهاي جو اين سياره غول پيكر تاثير ميگذارد. هنگامي كه سيارات در مدار خورشيد حركت ميكنند زوايه آنها نسبت به خورشيد تغيير ميكند و در نتيجه زاويه تابش پرتوهاي خورشيدي به آنها عوض ميشود كه اين امر به نوبه خود باعث تغيير فصلها ميشود.
استفاده از مواد ضدعفونيكننده باعث كاهش عمر ميوههاي شسته شده ميشود بنابراين اگر ميوهها گلي يا چرب نيستند، بهتر است به همان آبكشي با آب ساده و اسكاچ اكتفا كنيد. ضمن اينكه به دليل نفوذ مواد ضدعفونيكننده به بافت ميوههاي نرم و له مانند خرمالو، توت يا توتفرنگي، شستن آنها فقط بايد با آب ساده انجام شود.
شستشوي ميوههاي با پوست ضخيم: براي شستن ميوههايي با پوست ضخيم مانند نارنگي، كيوي، ليمو شيرين، پرتقال، گريپفروت، خربزه، طالبي، هندوانه، سيب يا خيار هم بايد ابتدا ظرفي را پر از آب سرد كنيد و اين ميوهها و صيفيجات را 5 دقيقه داخل آن بريزيد. بعد با اسكاچي نرم و تميز و بدون استفاده از مواد شوينده، سطح ميوهها را تميز و در نهايت آنها را آبكشي كنيد. هرگز تميز كردن اين ميوهها را به پاك كردن آنها با دستمال محدود نكنيد. دستمال خشك يا مرطوب نميتواند آلودگيهاي سطح ميوه را كاملاً از بين ببرد. در غير اين صورت امكان انتقال آلودگي از سطح پوست به گوشت ميوه با بريدن، چاقو زدن و پوست گرفتن آنها وجود خواهد داشت.
موز استثناست: پوست ميوهاي مثل موز به سرعت و حدود 24 ساعت پس از شستن سياه ميشود بنابراين بايد به جاي پاك كردن پوست موز كه آن هم كار درستي نيست، كمي پيش از مصرف آن را با آب كاملاً سرد بشوييد، با دستمال نخي خشك كنيد و داخل ظرف ميوه قرار دهيد.
بهتر است ميوهها را شسته در يخچال بگذاريد: عمر ميوههاي نشسته بيشتر از ميوههاي شسته است اما براي پيشگيري از انتقال آلودگيهاي روي پوست ميوهها به ساير مواد درون يخچال، حتماً حداكثر به اندازه مصرف يك هفته ميوه تهيه كنيد تا بتوانيد آنها را شسته داخل يخچال قرار دهيد. ميوههاي شسته تا يك هفته كاملاً تازه و سالم در يخچال باقي ميمانند، به شرطي كه شرايط نگهداري مناسب آنها را بدانيد.براي افزايش تازگي و سلامت ميوههاي شسته بايد آنها را پس از شستن كاملاً خشك كرد، در دستمالي نخي قرار داد و اين دستمال را در يك كيسه نايلوني ضخيم يا ظرف آلومينيومي يا استيل داخل يخچال با دماي 4 تا 5 درجه سانتيگراد گذاشت. طبقه وسط و جاميوهاي بهترين مكانهاي يخچال براي قرار دادن ميوهها هستند.